زينب
اي زبان علي در كام
اي رسالت حسين بر دوش...
آه به حال خودمان بكش...او سزاوارآه من و تو نيست او خيلي بزرگ تر از اينهاست...
............
اي كه از كربلا مي آيي و پيام شهيدان را در ميان هياهوي هميشگي قدّاره بندان و جلادان همچنان به گوش تاريخ مي رساني . اي زينب! با ما سخن بگو .
مگو كه بر شما چه گذشت ؟ مگو كه در آن صحراي سرخ چه ديدي ؟ مگو كه جنايت در آنجا تا به كجا رسيد ؟ مگو كه خداوند آنروز عزيزترين و پرشكوه ترين ارزش ها و عظمت هايي را كه آفريده است يكجا در ساحل فرات و بر روي ريگزارهاي تفتيده بيابان طف چگونه به نمايش آورد و بر فرشتگانش عرضه كرد تا بدانند كه چرا مي بايست بر آدم سجده كنند .
تو خود شهيدي هستي كه از خون خويش كلمه ساختي، همچون برادرت كه با قطره قطره خون خويش سخن مي گويد.
سلام
براي آنكه ثابت كند از ناي جان بر آمده حتي در انتخاب حروفش هم زلالت بخرج داده . هيچ فكر كرده بودي كه اكثر كلمات حروفشان با برخورد دو لب به يكديگر و برخورد زبان با دندان ها به صدا در مي آيند ؟
اما آه ..........
چه اسفندها... آه! چه اسفندها دود کرديم! براي تو اي روز ارديبهشتي که گفتند اين روزها مي رسي از همين راه!
از امام حسن مجتبي(ع) پرسيدند:
فاصله زمين و آسمان چيست؟
فرمودند آه مظلوم!!
اما بنظر شما چه كسي مظلومتر از ...
خوبي؟
مثل هميشه مطالب زيبا و قابل تأمل
موفق باشي عزيز
امام صادق (ع):
آه كشيدن كسي كه براي مظلوميت ما غمگين است، تسبيح خداست