وبلاگ :
بي كرانه
يادداشت :
زندگي
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
احسان
يادمه يک بار که رفتيم بانه اشتباهي از راهي رفتيم که ناشناس بود و شديدا پيچ و خم، من کمي پتانسيلِ به هم خوردنِ حال داشتم و اون قدر توي اون جادهي پر پيچ و خم تو صندلي عقبِ ماشين اينور اونور پرتاب شدم که وقتي رسيديم بانه حتي نميتونستم درست روي پاهام وايسم، واقعا يکي از بدترين تجربههاي بيماري زندگيم بوده!
القصه پيچ و خم هم حدي داره :دي
پاسخ
بله شيخنا مهندس! همينطور است :دي وب جديد مبارك/ بايد سرفرصت بخونمش