وبلاگ :
بي كرانه
يادداشت :
حنجرهء صداي عدالت انساني
نظرات :
2
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محا
من هميشه برام سوال بوده است آنتوان بازا و جرج جرداق اگر اينقدر شيفته اهل بيت هستن چرا شيعه نشدن
پاسخ
به به جناب مهندس :) همين سوالاي خوب و دقيقي که شما رو فردي خلاق کرده ... من نظر خودم رو ميگم، البته با اساتيدم هم مشابه اين بحث رو به خاطر هانري کربن يا پروفسور اشميتگه داشتيم فلذاست که فکر ميکنم ما بايد به تصوري که از حقيقت ايماني يک انسان داريم توسع ببخشيم. ميدونيد اين سوال ريشه در اين داره که يه قالب در ذهن من و شما هست و هرکسي توي اون شابلون جا بشه رو شيعه ميدونيم! اينکه اين شابلون چقدر حقيقيه و چقدر اصالت داره رو لحاظ نميکنيم! شايد حتي اگر بخوايم لحاظ هم کنيم توانش رو نداشته باشيم ولي وقتي سيرهء اهل بيت رو و روش برخوردي علماي بزرگ و متقدم رو ميبينيم متوجه ميشيم که حساب ديندار آدم ها اينطور تنگ که ما فکر ميکنيم نيست.به جز اين يه آدم از يه فرهنگ و خانواده و تاريخ ديگه، با يه دين متفاوت وقتي اينطور تسليم حقيقت بلند و نوراني يه فرد پيشرو در يه پارادايم متفاوت ميشه في نفسه شبيه معجزه است و خيلي بزرگه... اسلام يعني تسليم حقيقت شدن. چند درصد مردم ما که شيعه هستن و تحت حکومت شيعه و با تاريخ شيعه زندگي ميکنن نسبت به حقيقت واقعي دينشون تسليمن؟ بيان شهادتين يک فرد رو شهروند جهانشهر اسلام ميکنه. حقوق خاصي براش جاري ميشه ولي اينکه دينش و ايمانش در قلب و جانش چقدر باشه واقعا بحث ديگر و پيچيده تريه. کسي چه ميدونه؟! شايد اين چنين درکي از حقيقت به بيان شهادتين هم منجر شده باشه ولي اين افراد اين تشرفشون به اسلام رو علني نکرده باشن!