حتما ثبت نشده....
الان دقيقا يادم نيست چي گفته بودم چون يه حس لحظه اي بود كاملا...ولي تاجايي كه يادمه نوشته بودم كه با خودن اين متن يهو حس عجيبي كردم...نه كه ندانم اين را كه همه جا هست و درون مرابهتر از خودم مي داند! نه...اما بعضي نوشته ها به آدم تنگر بدي مي زنند..
پرداخت تو هم توي اين متن تاثيرگذارترش كرده بود
سلام رفيق
خيلي عالي بود
چيزي كه ميتونم بگم اينه كه استفاده كردم
اما خود او ...
الله نور السموات و الارض...
از يک طرف بايد او را بخواهي و بخواني تا نگاهت کند که فرمود و ما يعبوا بکم ربي لو لا دعاوکم و از سوي ديگر تا او نخواهد و نخواند نمي شود که فرمود و ما تشاون الا ان يشا الله شما رو به خدا يکي اين معما رو حل کنه و به من بگه که در کجاي اين ماجرا هستيم ظاهرا که هر چه هست اوست
ياد اين آيه افتادم که: هو معکم اين ما کنتم
کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را
کي بودهاي نهفته که پيدا کنم تو را
غيبت نکردهاي که شوم طالب حضور
پنهان نگشتهاي که هويدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدي که من
با صد هزار ديده تماشا کنم تو را
همين موساي کليم الله هم خضر ميخواهد ,تازه بايد تاب هم بياورد با اينکه در حضور است
خداي بي ولي نه حاضر است نه حضوري دارد که به حضور بطلبد
پس:
باولي باش پادشاهي کن
بي ولي هم نباش چه علي ابن ابيطالب باشد چه سيدعلي خودمان که اگر بي ولي شدي ابليس چنان متولي ازتو براي خودش ميسازد که بيا و ببين هم ندارد
ياعلي