از ستاره هايک شب از ستاره ها مرا صدا زدي،يک شب از ستاره ها،به نامي آشنا، مرا صدا زدي؛شب پر از ستاره بود،شب پر ازستاره هاي بيشمار بوداز ستاره ها مرا صدا زدي ،من جواب دادم آن صداي دور دست را،من جواب دادم آن صداي پر طنين بي شکست را؛از جهان روشن ستاره ها تو آمدي؛دستهايم از نوازش تو پر ستاره شد،گونه هايم شعله زد،سينه ام پر شراره شد؛گويي آسمان مرا به سوي خود کشيد ،يا که در من آسمان پر ستاره اي دميد.ناگهان کوه ودشت وآسمانهم صدا شدند ،يک صدا من و تو را صدا زدند؛از طنين دلکش ترانه شان ستاره مي شکفت ،از هوا ستاره مي چکيد،بر زمين ستاره مي نشست . . . .شب پر از ستاره بود ،شب پر از ستاره هاي بيشمار بود. . .