سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط فاطمه در 93/2/31:: 11:6 صبح

از معنای زندگی می‌پرسد؛ سوالش قشنگ است؛ "حسن السوال" که گفته‌اند یعنی همین: سوال‌های قشنگ و زیبا و خوشگل، مثل سوال او : معنای زندگی.
نگاهش می‌کنم. می‌خندم و می‌گویم آخر کتاب هایی که تو خوانده‌ای من نخوانده ام. تو کارت درست است اما خب من هم اینقدر می‌دانم که سوال‌های قشنگ حکما پاسخ‌های قشنگ دارند. زندگی حتما یک معنای قشنگ دارد.
می‌گوید قشنگ مثل؟ بالا و پایین می‌کنم و توی ذهنم همه قشنگی‌های دنیا را مرور می‌کنم. زیباتر از گل به ذهنم نمی‌آید.
یک عالم گل را تصور می‌کنم و می‌گویم قشنگ مثل مزرعه گل. اگر به من بود توی کتاب‌های لغت، آنجا که معناها را می‌نویسند، جلوی زندگی می‌نوشتم قشنگ مثل مزرعه گل.
اصلا اینکه حضرتش فرمود "الدنیا مزرعه الاخره" همین است. فکر می‌کند و می‌گوید: یعنی همه زندگی‌ها مزرعه گلند؟می‌گویم همه همه‌شان. دردش را می‌فهمم. ته دلش این است که زندگی مومن مزرعه گل، زندگی کافر هم مزرعه گل؟ زندگی او ی خوب مزرعه گل و زندگی من بد هم مزرعه گل؟!

با هم می‌رویم کنار صفی از گل های رنگارنگ و می‌گویم مهم این است که حصار مزرعه‌ات را به روی چه کسی باز کنی؟ خوب‌ها یا بد‌ها. به روی کسی که باید گل‌هایت را نوازش کند، آب بدهد، برایشان آواز بخواند و زیر ساقه‌های شکسته‌شان را بگیرد؛ یا کسی که بیاید و گل‌هایش را لگد کند، توی مزرعه‌ات بچرد و گل‌هایش را بخورد، بشکند، بکند و پرپر کند.
برایش از دعاهای قشنگ می‌خوانم: "اللهم ان کان عمری مرتعا للشیطان فاقبضنی الیک" ...
می‌گویم فرق توی خوب و من بد در همین است. توی مزرعه گل تو خدا قدم می‌زند؛ توی مزرعه گل من، شیطان می‌چرد و گل هایم را لگد می‌کند و دهان می‌زند.

معنای زندگی تو قشنگ است و معنای زندگی من نه...

---------------
نوشتهء مسعود دیانی


کلمات کلیدی :