سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط فاطمه در 93/5/19:: 1:53 عصر

رفته مشاور و بهش گفتن برای آرامش یافتن زیارت آل یاسین بخون...
ازم سوال کرد این آل یاسین چیه؟
گفتم زیارته
پر از سلام های قشنگ به حضرت صاحب(عج)...

و در دلم خوندم:
آشوبم، آرامشم تویی

بیا که بی تو من همه دوصد خزانم



ارسال شده توسط فاطمه در 93/5/12:: 11:36 صبح

نمیدانم جنگ و کشتاری که در غزه و فلسطین به راه افتاده است کی تمام خواهد شد... ولی به هر طرف که نگاه میکنم و اخبار هر قسمتی از جهان را که رصد میکنم، مسلمانان را تحت ظلم و فشار و جنگ میابم.
این همه درگیری جز مخدوش کردن گسترش جمعیت مسلمانان، منجر به فقر و بیماری خواهد شد.
امت مسلمان را به بی سوادی و عقب ماندگی خواهد انداخت؛ گسترش موج اسلام هراسی را در جهان تسهیل خواهد کرد.
و این یعنی امتی که برترین دین و آئین را برای زندگی برگزیده اند، در بدترین شرایط -آنهم به اجبار- به سر میبرد...
این روزها فراموش نخواهد شد و این امید به اصلاح و رستگاری است که توان زیستن و ادامه دادن در چنین شرایطی را به امت میدهد...

و نرید ان نمن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکنّ لهم فی الارض(قصص.5)

هنوز میخواهم درباره فلسطین بنویسم. سرزمینی مقدس و پر مخاطره؛

ایوان رایدلی خبرنگار مسلمان شدهء انگلیسی تبار، در سایتش اطلاعات جالب توجهی پیرامون فلسطین منتشر کرده است.
یکی از این اینفوگرافی ها مربوط است به تقسیم بندی هایی که عملا منجر به تسخیر بیش از پیش فلسطین شده است. اسرائیلی ها مردم فلسطین را علی رغم داشتن هویت واحد ملی به گروه های مختلف شهروندی تقسیم کرده و برای هر گروه حقوق متفاوتی را تعیین کرده اند:  

مردمی که تحت حاکمیت اسرائیل زندگی میکنند و حق شرکت در انتخابات مجلس، آزادی در سفرهای داخلی و بهره مندی از قانون را دارند در حالیکه عملا  در مورد حقوق شهروندی با تبعیض مواجه میشوند، با جمیعتی بالغ بر یک میلیون و چهارصدهزار نفر. البته این افراد حق سفر به اکثر کشورهای خاورمیانه و غزه را ندارند.

مردمی که در اورشلیم شرقی زندگی میکنند تحت تبعیض های قانونی قرار دارند و حق سفر های خارجی را ندارند اما میتوانند در داخل منطقه سفرکنند و حدودا دویست هزار نفر هستند.

مردمی که در وست بنک زندگی میکنند و از حقوق شهروندی و جابجایی بهره ای ندارند. آنها تحت قوانین نظامی زندگی می کنند و بیش از دو میلیون نفر جمعیت دارند.

مردمی که در غزه و تحت محاصره هستند. این مردم هیچ حق شهروندی ندارند و از بقیه مردم فلسطین جدا نگهداشته میشوند. جمعیت مردم غزه در آخرین سرشماری بیش از یک و نیم میلیون نفر بود که طبیعتا در این جنگ اخیر کاهش داشته است.

مردمی که از فلسطین خارج و به کشورهای همسایه از قبیل اردن و لبنان پناهنده شده اند. این افراد هیج حقی ندارند! حتی حق داشتن یک دیدار از سرزمینشان! این افراد تقریبا دو میلیون نفر جمعیت دارند.

تقسیم و تسخیر

 

برای دیدن این اینفوگراف در سایر بزرگتر و دیدن سایر پوسترها کلیک کنید.



ارسال شده توسط فاطمه در 93/5/1:: 12:33 عصر

"شکد" کسی که پست قبلی پیرامون او نوشته شده بود در اظهارات اخیرش گفته مادران فلسطینی که مارهای کوچک به دنیا می آورند هم باید کشته شوند! او گفته:" آنها باید کشته شوند و خانه هایشان باید ویران شود تا نتوانند تروریست دیگری متولد کنند.آنها همه دشمنند و باید خونشان بر دستان ما باشد. در مورد مادران تروریست های کشته شده هم باید همین کار را کرد."

او چند روز قبل در صفحه فیس بوکش نوشته:" پشت هر تروریستی هزاران زن و مرد قرار دارد که او به پشتوانهء ایشان وارد عمل میشود. آنها همه دشمنان محارب هستند و خونشان روی سرشان خواهد ریخت ..."

این اظهارات سخیف و وحشیانه وقتی معنای اصلی خود را پیدا میکنند که بدانیم "شکد" نماینده پارلمان رژیم صهیونیستی است و افراد هم فکر و هم حزب دیگری هم دارد که در عرصه سیاست و فعالیت های این رژیم دارای نفوذ و اثرند.

اینجاست که دیگر ریختن بمب های "دایم" وسط شهر های غزه بخاطر جایگیری موشک های حماس نیست.
کشتن چند کودک در ساحل نیز با پاسخ های حماس به تجاوزات این رژیم، ربط مستقیم نخواهد داشت!

همه این اعمال وحشیانه ریشه در یک تفکر بنیادین دارد؛ از نظر رهبران صهیون همه فلسطینی ها یا تروریست هستند و یا حامی و زایندهء تروریست ها! لذا ایشان کمر به کشتن همه آنها بسته اند...

 و مسلما عقب نشینی و آتش بس و کوتاه آمدن و مذاکره کردن هم، همانطور که تا کنون چاره ساز نبوده، همچنان نیز بی فایده خواهد بود.

ما باید باور کنیم، فلسطینی ها باید باور کنند اسرائیل "دشمن" ماست.

مادران غزه

----------
خبر مربوط به اظهارات "شکد"
 روند پیش روی در خاک فلسطین
روند دیوار کشی های اسرائیلی ها 
عکس از رویترز


کلمات کلیدی : روز نوشت ها

ارسال شده توسط فاطمه در 93/4/22:: 2:19 صبح

این متن رو حانم شادی حامدی آزاد ترجمه و منتشر کردن؛ 
به نظرم متنی قابل توجه و تامل برانگیز اومد؛ از این نظر که ما رو با طرز فکر افرادی که همیشه دشمن میدونیم آشنا میکنه، اون هم دراوج درگیری هایی که اخبار دردناکش با افطار هر روزهء ما عجین شده!
فارغ از اینکه شاید برخی اشارات و مواضع نویسنده اصلی رو قبول نداشته باشیم، فکر کردم خوب باشه که اون رو بخونیم و روش درنگ کنیم...

کاشتن این تخم نفرت به سود کیست؟

مقاله‌ی خانم میرا بار هلیل با عنوان «چرا در آستانه‌ی آتش‌زدن گذرنامه‌ی اسرائیلی‌ام هستم؟» را در سایت نشریه‌یایندیپندنت خواندم و فکر کردم خوب است دیگران هم آن را بخوانند. این ترجمه‌ی من از متن ایشان است:

آیلد شکد/ غزه

او جوان است. زیباست. فارغ‌التحصیل مهندسی کامپیوتر و همچنین نماینده‌ی مجلس اسرائیل است؛ و البته علتی که مرا وادار می‌کند بخواهم گذرنامه‌ی اسرائیلی‌ام را آتش بزنم، چون پشت این چشمان درشت و صورت معصوم، عفریت مرگ در کمین است.

آیلت شکد نماینده‌ی حزب راست افراطی در کنست (مجلس اسرائیل) است؛ یعنی راست‌گراتر از بنیامین نتانیاهو، اگر تا به حال فکر می‌کردید چنین چیزی ممکن نیست!

او روز دوشنبه این پست را روی صفحه‌ی فیس‌بوکش گذاشت: «پشت هر تروریست ده‌ها زن و مرد قرار دارند که بدون آن‌ها او نمی‌توانست در فعالیت‌های تروریستی شرکت کند. آن‌ها همه سربازان دشمن‌اند، و ریختن خون‌شان مباح. از این جمله‌اند مادران شهدا که فرزندان‌شان را با گل و بوسه به جهنم می‌فرستند. آن‌ها هم باید دنبال فرزندان‌شان بروند، چیزی عادلانه‌تر از این نیست. آن‌ها باید از بین بروند، همچنین خانه‌هایی که این مارها آنجا پرورش می‌یابند. وگرنه، مارهای کوچک بیشتری آنجا پرورش خواهند یافت.»

یک هفته پیش از آن، درست پیش از آنکه محمد ابو خدیر 17ساله ربوده و سوزانده شود، خانم شکد نوشته بود: «این جنگ برعلیه تروریسم نیست، برعلیه افراطی‌گری هم نیست، نه حتی برعلیه سران فلسطین. واقعیت این است که این جنگی بین دو ملت است. دشمن کیست؟ مردم فلسطین. چرا؟ از خودشان بپرسید، آن‌ها شروعش کردند.»

پس حتی پیش از آنکه آن پسر آن‌طور وحشتناک کشته شود، او دشمن‌بودنش را تأیید کرده بود و بعد هم، بدون ذره‌ای احساس گناه یا پشیمانی، به کشتن زنان بی‌گناه و فرزندان متولدنشده‌شان فراخوان می‌داد.

او مرا یاد خاله‌ام، کلارا، و سه فرزندش انداخت که در سال 1939 – موقع حمله‌ی آلمانی‌ها – در کراکو لهستان زندگی می‌کردند. آلمانی‌ها هم می‌گفتند یهودیان – همه‌ی یهودیان – دشمن‌اند و باید از صحنه‌ی روزگار محو شوند، از همه مهم‌تر زنان و مارهای کوچکی که پرورش می‌دهند. اگر از نازی‌ها می‌پرسیدید «چرا؟»، می‌گفتند: «از خودشان بپرسید؛ آن‌ها شروع کردند».

من هرگز خاله کلارا و فرزندانش را، که تا سال 1942 همگی تلف شده بودند، ملاقات نکردم. اما دایی رومک را، که به‌سبب کار در کارخانه‌ی اسکار شیندلر جان‌به‌در برده بود، و همسرش یتی را دیده بودم. یتی هم جان‌به‌در برد چون خیلی خوب آلمانی حرف می‌زد و توانسته بود وانمود کند زن آلمانی اصیلی است که شوهر لهستانی یهودی‌اش را از خانه بیرون کرده است. او به هر افسر نازی که می‌رسید لبخند ملیحی تحویل می‌داد!

عمو سموئل و خانواده‌ی جوانش هم پیش از تولد من کشته شده بودند. آن‌ها از برلین به هلند، یا جای دیگری که درست نمی‌دانم، فرار کرده بودند ولی دستگیر شدند و به همان اردوگاهی برده شدند که آنه فرانک آنجا کشته شد.

من می‌دانم قربانی بی‌پناه بودن، و زندگی‌کردن و مُردن زیر فشار چکمه‌های ستمگر چه مزه‌ای دارد. و می‌دانم که اسرائیلی‌های امروز دیگر آن قربانیان دیروز نیستند، بلکه مسببین بحران امروزند. بله نیروهای حماس هم قاتلان پُرکینه‌ی وحشتناکی‌اند و وای به حال اسرائیل اگر حماس قدرتی برای عملی‌کردن خواسته‌هایش به‌دست آورد. اما فعلاً حقیقت ماجرا این است که اسرائیل دارای تانک، بمب‌افکن، توپخانه، کلاهک‌های هسته‌ای، و موشک است درحالی‌که مردم عادی غزه یک هفته پیش هیچی نداشتند و امروز کمتر دارند، چراکه حتی بیمارستان‌ها و مدرسه‌های‌شان بمباران شده‌اند.

خانم شکد به چیزی که می‌خواست رسید: آمار تلفات در غزه به صدنفر نزدیک می‌شود، و از هر چهار نفر یکی کودک است. صدها نفر هم دچار جراحت‌های شدید شده‌اند درحالی‌که بیمارستان‌ها هم بمباران شده‌اند و تجهیزات پزشکی در حال اتمام است.

علی‌رغم همه‌ی تلاش‌های حماس، در اسرائیل، هنوز یک نفر هم کشته نشده و هیچ‌کس آسیب جدی هم ندیده، البته یک مهمانی عروسی به‌هم‌ریخته که به‌صدر اخبار تلویزیونی هم راه پیدا کرده است.

و همین‌طور که بمب‌ها بر سر غزه می‌ریزند، نوجوانان اسرائیلی مشغول توییت‌کردن سلفی‌های نیمه‌برهنه به‌همراه اظهارنظرهای سیاسی‌شان هستند. در دو توییت، که البته پاک شدند، یکی نوشته بود «مرگ بر همه‌ی شما عرب‌های …»و دیگری نوشته بود:«عرب‌ها، امیدوارم با رنج فراوون فلج بشین و بمیرین!»و نوجوان دیگری توییت کرده بود«مرگ بر همه‌ی این عرب‌های …».

من با دیدن همه‌ی این صورت‌های فرشته‌گون که این‌چنین خطابه‌های شیطانی در تشویق نسل‌کشی منتشر می‌کنند، گذرنامه‌ی اسرائیلی‌ام را همراه با یک بسته کبریت برمی‌دارم. «من نیستم!»

----------
لینک اصلی 


کلمات کلیدی : روز نوشت ها

ارسال شده توسط فاطمه در 93/4/10:: 10:2 صبح

اعصابم به هم ریخته چون با هر متفکر جالبی برخورد میکنم یه ریشه ای - ولو دور - در یهودیت داره!
و جالب تر اینجاست که اون ریشه خیلی هم روی تفکراتش موثر بوده!!

حالا خوبه کم جمعیت و غیر تبلیغی ان
حالا خوبه ادعای بی خانمانی و بیچارگی دارن درحالیکه همه جای خدا حضور فعال دارن!

طرف به قربانیان یهودسوزان کتابی تقدیم کرده و به مسببان اون اتفاق گفته :
اگر به جای اینکه به تهدیدی که از جانب دیگری متوجه ما میشود با خشونت پاسخ دهیم، جهد می ورزیدیم بپذیریم مالک و صاحب جهان نیستیم و به صدای دیگری گوش می سپردیم به عوض اینکه آن را خاموش کنیم، این وضعیت حاکی از چه بود؟

 یعنی یه بام و دو هوا! اون هم با این درجه از اختلاف!؟
این همه مردم بی دفاع رو قتل عام میکنن، نسل کشی میکنن، ادعای مالکیت و صاحبیت دارن، همه صداهای مخاف و متفاوت رو خفه میکنن، همه عالم رو به دید تهدید نگاه میکنن و این همه خشونت میورزن! باید پرسید این وضعیت حاکی از چیه انصافا؟

اعاصابم به هم ریخته...
همه جای دنیا دارن مسلمونا رو میکشن و همیشه پای یک یهودی در میانه!

این عبارات دعای افتتاح ورد زبونم شده:
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا [إِمَامِنَا] وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْکَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.  

 


کلمات کلیدی : !

<      1   2   3   4   5   >>   >