سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط فاطمه در 91/8/24:: 11:11 عصر

حدود 400 سال قبل از میلاد مسیح ( علی نبینا و علیه السلام ) ،

سقراط ، فیلسوف و متفکر بزرگ یونانی به علت پرستش خدای یگانه در دادگاه هلیاست آتن محکوم به مرگ شد...
او در حالیکه حاضر نشد از دادگاه تقاضای عفو کند، این جملات را بر زبان راند : در شأن من نیست که لابه و زاری کنم و برای فرار از خطر تن به خواری دهم؛ من مرگ را از زندگانی که با زاری و طلب ترحم همراه باشد برتر می شمارم... گریز از مرگ دشوار نیست؛ گریز از بدی دشوار است زیرا بدی از مرگ تندتر می دود... اکنون وقت رفتن فرا رسیده است، من برای مردن و شما برای زیستن؛ اما نصیب کدام یک از ما بهتر است جز خدا هیچ کس نمیداند.

حدود 680 سال پس از میلاد مسیح ( علی نبینا و علیه السلام ) ،
حسین بن علی ( علیه و علی ابنائه السلام ) امام و رهبر شیعیان، نوه پیامبر، فرزند علی (ع) و فاطمه زهرا (س) در روز عاشورا به علت بیعت نکردن با طاغوت و اجرای فرامین خدای یگانه به شهادت رسید او در حالیکه به فرمایش خطبه مشغول شد بیان داشت :  شرافت و عزت و همت من بالاتر از آن است که با ترس و وحشت از مرگ تن به ذلت و خواری دهم، و خود را از میدان مبارزه با ظلم و ستم دور سازم ... بالاترین اقدامی که شما می توانید انجام دهید کشتن من است، و من می گویم، مرگ در راه خدا چه گوارا و شیرین است، اما نابودی مجد و بزرگواری و عزت من، برای شما هرگز امکان پذیر نخواهد بود.پس بدین ترتیب مرا از کشته شدن چه باک؟

در همیشه ی تاریخ، مردانی بزرگ و الهی ندای ذلت گریزی و عزت مندی آدمی را فریاد زده و جان پربرکت خود را در این راه نثار کرده اند... حقیقتی که ثبات و ارزشمندی اش بر بنی بشر مسلم است لکن در این روزگار دلگیر، زندگی مردم با ذلت و خواری به قیمت کسب اموری فاقد ارزش، عجین شده...

کجاست روحیه عزت مندی بشر؟
چه شد ذکر رشادت ها و مبارزات بزرگمردان تاریخ؟

در این روزهای متبرک باید به جز گریستن و سیاه پوشیدن و اقامه ی عزا کردن، به تفکر نیز پرداخت؛
تفکر در فلسفه ی عاشورایی که همه روزها است... در فلسفه ی حیات... در عزت مندی ذاتی بشر...
تفکر در قیام و پیام حسین (ع) و همه فرستادگان الهی.

-----------------
این همه شباهت در پیام بسیار ارزشمند و ظریف است و خبر از حقیقتی واحد و جاری در تمام اعصار دارد. 
برای مطالعه بیشتر
سلام بر حسین و فرزندانش
سلام بر بزرگان و برگزیدگان تاریخ
سلام بر انسانی که انسانیتش را فراموش نمی کند 

 



ارسال شده توسط فاطمه در 91/8/9:: 11:18 عصر

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی ابن ابی طالب

جر حمد در این عید چیز دیگری می توان گفت؟

به امامت رسیدن علی (ع)
یاد آور کوچه است
یاد آور 25 سال سکوت است
یاد آور 5 سال زحمت بی حد است
یاد آور صلحی خونین و دشتی پر کرب و بلا است 
یادآور غم و غربت است 

غربت همیشگی شیعه 

اصلا من بلد نیستم در اعیاد مذهبی شاد باشم! 



ارسال شده توسط فاطمه در 91/6/20:: 6:18 عصر

حس خوبی است دوست داشتن و دوست داشته شدن

حسی آرامش بخش و مفرح
و این نیکویی وقتی به اوج نزدیک می شود که دوستت، رفیقی صدیق و انیسی شفیق باشد
خدا را شکر
این روزهای من پر بود از آرامش و شادمانی حضور دوستانی خوب و خدایی
یارانی که بودنشان یاد خداوند را به همراه دارد
حضور در کنارشان تلاش و تکاپوی بیشتر در راه تعالی دین و دنیا را انگیزه میبخشد
کسانی که بر خطاهای دوستانشان میگذرند، عیبهایشان را پوشانده و سعی در رفع آن می کنند *
مومنانی که نور هدایت قلب ها و افکارشان را روشن کرده ، مسیرشان مشخص است
وقتی در کنار چنین افرادی هستم میگویم
خدا را شکر
که چنین خیری را نصیب من کرده است **
وقتی در سفر، مهمانی، جشن و گلگشت های دوستانه مان ،همه شادی است و پاکی
نه غمی از کدورت هایی پیشین است و نه ترسی از حرف های پسین
یعنی این افراد دوستانی صمیمی و الهی هستند که باید بودنشان را شکر کرد و حضورشان را پاس داشت
خدا را شکر

--------------

*سه چیز دوستى را یکرنگ مى سازد: هدیه کردن عیب هاى یکدیگر، در غیبت دوست پاس خاطر او را داشتن و بدگویى نکردن و یارى رساندن در سختى .

** هر کس که خداوند براى او خیر بخواهد، دوستى شایسته نصیب وى خواهد نمود.

 



ارسال شده توسط فاطمه در 91/4/13:: 10:39 عصر

می گویند این روزها را باید شاد بود؛ باید غنیمت شمرد؛ باید در حال عبادت سپری کرد؛ باید...
اما نه
من نمی توانم
این روزها همیشه غمگین ترین روزهای زندگی من هستند!
تولد بی حضور مولود چه معنی دارد؟
چه چیزی را جشن می گیریم؟ غم تمام نشدنی مولایمان را؟ غربت یک سال دیگرش را؟ تنهایی اش را؟
هر گاه حدیث "وحیدا فریدا" را میخوانم نفس هایم به شماره می افتند
چه جشن و سروری؟ چه انتظاری؟ چه موعودی؟
ما همه قبرستان نشین عادات و روزمرگی های خود هستیم... حتی دعای فرج خواندنمان هم از ناچاری است!
و او تک و تنها و غریب، غم ما را میخورد و بر خطاها و گناهانمان اشک می ریزید و استغفار می کند

این روزها برای من تنها یاد آور غم غربت است؛ غم تنهایی؛غم ماموم در قلب امام...
چه تعبیر سنگینی است که میگویند حضرت مهدی گفته اند: "غمگینی ما به خاطر شماست و نه خودمان "
همین یک جمله برای گریستن شبان و روزان و روزگاران کافی است
.
.
.
تو را من چشم در راهم؟!؟
نه
تو را من دلتنگم.... تو را من کم دارم.... تو را من بی تابم....
نه
تو را بسیار دوست دارم و خوب می دانی و می دانم چه کرده ام
یا ایها العزیز...تصدق علینا

 

-------------------
قال علی (ع) صاحب هذا امر الامر الشرید الطرید الفرید الوحید
قال مهدی (عج) غمنا غمکم و لا لنا
حالم بد است مثل زمانی که نیستی...



ارسال شده توسط فاطمه در 91/3/29:: 2:21 عصر

چقدر نوشتن از شما سخت و شیرین است... و من به شکرانه ی بودن شما، مبعوث شدن شما، فرض میدانم که بنویسم، سرور قلبم و خضوع روحم را ابراز کنم در برابر عظمت بی بدیل و روشنگری ابدی وجود شما
ای تجلی مهر خدا، ای تمامیت خوبی ها و ای دوست داشتنی ترین مخلوق ها
امید که بار دیگر آستان بوسی حضرتت را روزی ام کنید که بهشت همانجاست...
روضه ی رضوان نبی ...
صلی الله علیک و علی آلک الطیبین الطاهرین

* حضرت علی (ع) در خطبه قاصعه فرمود: و لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن  ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله  و نهاره...
خداوند از آن زمان
که حضرت محمد از شیر گرفته شد، بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را همنشین او ساخت و این فرشته شب و روز آن حضرت را به مکارم و اخلاق خوب جهانی هدایت می کرد.
* علامه مجلسی می گوید: از
آن زمانی که حضرت محمد به رشد عقلی رسید پیامبر بود  و از جانب خدا توسط فرشته ای به نام روح القدس مورد تأیید بود. آن حضرت در همان زمان و قبل از بعثت صدای فرشته را می شنید وخداوند با آن حضرت سخن می گفت و پس از آن که به چهل سالگی رسید، مبعوث گردید و پس از آن فرشته را می دید و قرآن بر اونازل شد.
* میرزای قمی در "قوانین" می گوید: حق این است که پیامبر اسلام پیش از بعثت بر اساس دین خودش عبادت می کرد چون آن حضرت از همه پیامبران برتر است و اگر پیامبراسلام تا چهل سالگی پیامبر نباشد در این صورت حضرت عیسی، و حضرت یحیی از آن حضرت برتر خواهند بود. چون حضرت عیسی و حضرت یحیی در بچگی پیامبر بودند.
* ابن ابی
الحدید در شرح نهج البلاغه آورده است: حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند بر همه پیامبران خود فرشتگان را گماشته است. مأموریت این فرشته ها محافظت از اعمال آنها و تبلیغ رسالت می باشد . خداوند از آن زمان که حضرت محمد از شیر گرفته شد، فرشته بزرگی را بر آن حضرت گماشت. این فرشته آن جناب را به سوی خیرات و اخلاق خوب هدایت می کرد و از بدیها و اخلاق بد باز می داشتند و همین فرشته بود که پیش از آنکه آن حضرت به درجه رسالت برسد او را با «السلام علیک یا رسول الله» صدا می کرد و پیامبر هنوز جوان بود که با این جمله صدا زده می شد.  

 بلغ العلی

 -------------------------
(نهج البلاغه فیض الاسلام جز 4 خطبه 234 بند 61 )
 (بحار ج 18، ص 271 )
 (قوانین الاصول، ص 255 ، ج اول)
 (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 13، ص 207 )

 

 

 

 

 


کلمات کلیدی : تفسیر و تطبیق حدیث

<      1   2   3   4   5   >>   >